کارگروه محلی مجمع حق بر شهر باهمستان اسفند ۱۳۹۶، با اهالی محله به خصوص کودکان و نوجوانان، به استقبال بهار رفتند و رویدادی مشارکتی در پارک محله برگزار کردند. این رویداد با همکاری سازمانها و گروههای فعال در محله، ازجمله گروه «از مهد ایمن تا شهر ایمن» از ستاد مدیریت بحران، سازمان فضای سبز و زیباسازی منطقه ۱۷ در روزهای چهارشنبه ۱۶ اسفند و پنجشنبه ۱۷ اسفند برگزار شد. در این گزارش به شرح این رویداد و برخی جزییات آن میپردازیم.
فعالیتهای ما در کارگروه محلی باهمستان با حضور منظم داوطلبان در پارک محله پیگیری میشود و هر هفته پنجشنبه ساعت یازده بچههای محله در پارک منتظر حضور داوطلبان کارگروه هستند. همچنین سایر اهالی محله در این مدت در فراز و فرودهای این فعالیت در کنار ما هستند؛ از پیرمردهایی که در ابتدا به سروصدای بازیها معترض بودند و رفته رفته مشتاقانه به تماشای شیطنتهای بچهها مینشینند، تا مادرانی که اگر به امید حضور ما در پارک و سرگرمی بچهها زمانی به کارهای خانه و خریدها و .. نپردازند، کودکانشان را در پارک و بازیها همراهی میکنند، و همچنین باغبان پارک، پیرمردی که همچنان گهگاه همراهیاش همراه با غرولند است. درکنار این همه کسبه محله هم با تامین مایحتاج فعالیتهای پنجشنبهها در پارک، با تخفیف به کمک ما میآمدند.
چند ماه پیش به فکر برگزاری رویدادهای هر ماهه با مشارکت بچهها افتادیم. با این هدف که در جریان این رویدادها برخی از خواستههای بچهها و نیز بزرگترها در مورد محله و مشخصا در قدم اول در مود پارکی که این مدت در آن مشغول بودیم شناسایی و به ایجاد تغییراتی منجر شود. رویدادها را از شناخت درختها و گونههای پارک شروع کردیم. چند رویداد که گذشت، تصمیم به برگزاری رویدادی بزرگتر در اسفند گرفتیم. هر هفته در یک زمان مشخص جلسهای با کودکان و نوجوانان پارک تشکیل دادیم و با بچهها در مورد رویداد اسفند صحبت کردیم. جلسات اول با دو یا سه نفر از بچههای محله و دو نفر از اعضای کارگروه محلی باهمستان تشکیل شد. به مرور جلسات جدیتر شد. گاهی جلسهها تا نیم ساعت طول میکشید. جلسات حول این موضوع بود که چه کارهایی میتوان کرد و برای آنها چه هماهنگیهایی لازم است. هدف جلسات مشارکت دادن بچهها هم برای برنامههای هفتگی و هم برای رویداد آخر اسفند بود. بچهها از این شیوه استقبال کردند. بدون خط کشی ها و بایدها و نبایدها، ایدههایشان را بیان میکردند. در ابتدا کمی ایدهها پراکنده و ناهماهنگ بود. اما با گذشت زمان، ایدهها همگرا شدند، و در تکمیل آنها همه مشارکت میکردند. برخی میگفتند چمنهای پارک مانع بازیهاشان شده چرا که باغبانها نمیگذارند وارد آن شوند و فقط راهروها برای بازی بچهها در پارک باقی مانده که نیمی از آن را هم با وسایل ورزشی پرکردهاند. برخی دیگر از تبدیل فضاهای چمن کاری به زمین فوتبال صحبت کردند. ایده دیگر سبزیکاری و درختکاری و گرفتن بخشی از چمنهای پارک به عنوان باغچه برای بچهها بود، که فضایی به مساحت ۲۰ یا ۳۰ مترمربع را کرت بندی کنند و هرکسی یک بخش آن را بکارد. حتی پیشنهاد کاشت یک درخت به یاد آقا منصور، باغبان قبلی پارک که چند ماه پیش از دنیا رفت داده شد. از دیگر ایدههای نوجوانان رنگ کردن دیوارهای پارک بود، و راهحلهایی برای قانع کردن شهرداری پیشنهاد میدادند، یکی میگفت راضی نمیشوند، یکی میگفت اگر همه زیر نامه را امضا کنیم راضی میشوند، دیگری میگفت باید همه با هم برویم شهرداری. دیگر ایدهها حول نوروز، چهارشنبهسوری و فروش ماهی قرمز بود. ایدهها شاید خام اما بسیار جذاب بود و همفکری همه بچهها را به دنبال داشت. در این میان نه فقط برای رویداد مورد نظر که حتی برای ادامه فعالیتهای ما هم برنامهریزیهایی صورت گرفت.
بعد از دقیقتر شدن ایدهها، داوطلبان باهمستان مسئول برخی پیگیریها در فضای سبز و سازمان زیباسازی شدند. پروپوزالی تهیه شد که در آن درخواست اختصاص ۸ مترمربع از فضای پارک برای باغچه اشتراکی داده شد. این پروپوزال به اداره فضای سبز ارائه شد و در جلساتی با معاونت فضای سبز در مورد آن صحبت شد. اما در نهایت امکان این امر به دلیل برونسپاری فضاهای سبز به پیمانکارها امکان پذیر نبود و به جای آن از باغچههای در نظر گرفته شده در یکی دیگر از پارکهای اطراف، یک باغچه به باهمستان اختصاص داده شد تا بچهها برای سبزیکاری به آنجا بروند. ما باز هم اصرار بر وجود این باغچه در پارک خود محله داشتیم، چرا که قرار بر محلی بودن آن و دسترسی همه افراد محله به آن و ایجاد حس تعلق در بچهها و دیگر اهالی علاقهمند بود. اما متاسفاته برآورده نشد. اما قرارشد در روز درختکاری به همراه بچهها و با حضور یکی از کارشناسان فضای سبز تعدادی درخت در پارک کاشته شود. همچنین درخواست تعدادی نهال برای پخش در محله دادیم که قرار به تحویل انها به ما در ۱۶ اسفند شد. همچنین برای پیگیری رنگ دیوار با سازمان زیباسازی شهرداری صحبت کردیم. نامهای به همراه طرح مورد نظر برای زیباسازی بردیم. و برای رنگ کردن دیوار به همراه بچهها با گروه زاویه مانا که در رویداد کوچه بهتر (سال ۹۱) با ما همکاری کردند صحبت کردیم. آنها هم استقبال کردند؛ هرچند در روزهای منتهی به رویداد نتوانستیم پیدایشان کنیم و رویداد بدون حضور آنها برگزار شد. نهایتا با هماهنگیهای انجام شده با زیباسازی و فضای سبز مقرر شد تا در روزهای ۱۶ و ۱۷ اسفند رویدادی در پارک محله برگزار شود. برنامه روز ۱۶ اسفند انجام یک بازی با مشارکت دختران نوجوان محله که چند ماهی است با یکی از داوطلبان باهمستان تئاتر شورایی تمرین میکنند، در پارک بود. همچنین از گروه «از مهد ایمن تا شهر ایمن» که برای کارگاه زلزله هم با ما همکاری کرده بودند، دعوت شد تا کارگاه آشنایی با چهارشنبهسوری برای بچهها برگزار کنند. با فضای سبز هم برای درختکاری در همین روز هماهنگ شد و دو هفته قبل از رویداد کارشناس برای شناسایی محل مناسب کاشت درخت به پارک آمد. ۱۷ اسفند قرار بر رنگ کردن دیوارها با مشارکت نوجوانها و بچههای محله شد. در نهایت ۳ طرح تصویب و قبل از ایونت محل رنگآمیزی مشخص شد. جزئیات رویداد چهارشنبه ۱۶ اسفند چهارشنبه ۱۶ اسفند، بچهها قبل از ما به پارک آمده بودند. بازی بچههای تئاتر شورایی همه را جذب کرد و برخی از والدین هم شرکت کردند. گروه مهد ایمن کارگاه چهارشنبهسوری را برگزار کرد، و از مراسمها و آیینهای نوروز گفت و بچهها در قاشقزنی شرکت کردند. بعد از ظهر وقت کاشت نهالها بود. با حدود یک ساعت تاخیر، کارشناس فضای سبز به همراه چند باغبان، و نهال و کود به پارک آمد، برای بچهها توضیح دادند که چطور باید نهال کاشت و چطور از آن مراقبت کرد. رقابتهایی برسر اینکه بیل دست چه کسی باشد، چه کسی کود بریزد و چه کسی آب بدهد شکل گرفت. اما درنهایت همه در کاشت نهال مشارکت کردند. اولین نهال را به یاد آقا منصور کاشتیم. تعدادی نهال در جاهای مختلف کاشته شد. در آخر پلاک آقا منصور که یکی از داوطلبان پارک قبل از ایونت برای نصب به عنوان یادبود تهیه کرده بودیم، با مشورت بچهها بر سر آلاچیق کنار درختش نصب شد و پدر یکی از نوجوانان آن را پیچ و مهره کرد.
پنجشنبه ۱۷ اسفند روز نقاشی دیواری بود، از ۱۰ صبح بچهها در پارک حضور داشتند و پارک شلوغ شده بود. در ساعات بعدی بچهها و مادران دیگر نیز به رنگ کردن میپیوستند. سه طرح مختلف در سه جای دیوار بلند پارک قرار بود اجرا شود. بچهها در سه گروه مختلف مشارکت کردند. برنامه تا ۴ بعد از ظهر طول کشید. پس از آن نهالهایی که صبح برای پخش بین اهالی محله گرفته بودیم را با کمک بچهها به کوچههای مجاور پارک بردیم و بین همسایهها پخش کردیم و باهمستان را هم به آنها معرفی کردیم. برخی با باهمستان آشنا بودند و میدانستند هر پنجشنبه در پارک حضور داریم.
این تجربه که از چند ماه گذشته کلید خورده بود انجام شد. قسمتهای مورد توجهی از کار با مشارکت بچهها بود و شاید فقط بخشهای هماهنگیهای اداری بود که بدون حضور آنها انجام شد. با این وجود جزئیات این بخشها هم در دسترس بچهها قرار داده شد. تنشها و دعواهایی هم در دو روز برگزاری بعضا پیش آمد، اما در نهایت همه مشارکت میکردند و از نتیجه کار به عنوان نتیجه زحماتشون راضی بودند. این را هفته بعد از رویداد که به پارک رفتیم در نگاه بچهها و پیگیری آنها برای رویدادهای بعدی میتوانستیم به خوبی ببینیم. و خوشحال کنندهترین اتفاق، سالم بودن نهالها و آبیاری آنها بود، که برخلاف پیشبینی باغبان در روز نهالکاری که به زودی توسط همین بچهها خراب خواهد شد، نه تنها خراب نشده بود که نگهداری شده بود. همچنین دیوار پارک که هر سال چهارشنبهسوری با ترقه سوراخ سوراخ میشد و شهرداری مجبور به رنگ مجدد آن میشد، امسال تنها چند جای ترقه داشت که آن هم دور از بخشهای نقاشی شده بود. این نتیجه مشارکت است که حس تعلق به محله را در کودکان و نوجوانان ایجاد میکند.