با توجه به موضوع روز بودن مساله «زیرگذر چهارراه ولیعصر» و واکنش «مجمع حق بر شهر باهمستان» به این موضوع در قالب پتیشن اینترنتی با عنوان «عبور مستقیم از سطح خیابان حق عابران است، نردههای چهارراه ولیعصر را بردارید»، این موضوع به عنوان موضوع نشست نخست باهمستان برای چهارشنبه ۲۷ فروردین ماه، برگزیده شد. سخنران نظری نشست، عارف اقوامی مقدم مترجم آثاری نظیر «شهری شدن سرمایه»، «پاریس پایتخت مدرنیته»، «وضعیت پسامدرنیته» و «تجربه شهری» از دیوید هاروی، «برنامهریزی در حوزه عمومی» از جان فریدمن، «فرهنگ شهرها» از لوئیز مامفورد و «انقلاب شهری» از هانری لوفور انتخاب شد. برای سخنرانی تخصصی (موضوعی) نشست به جهت تأکید باهمستان بر حق پیادهها به عنوان گروه به حاشیه رانده شده در فرایندهای شهری، دکتر سید مهدی معینی، نویسنده کتاب «شهرهای پیادهمدار» و گرداننده وبلاگ «عابرشهر» دعوت شد. علی رنجیپور سردبیر ماهنامه «نمایه تهران» به عنوان نماینده رسانه حضور یافت. از شهرداری، آقای جداری مشاور اجرایی طرح زیرگذر چهارراه ولیعصر حضور یافت و از شورای شهر علی رغم پیگیریها میسر نشد نمایندهای حضور پیدا کند. روزنامه آرمان امروز خبر نشست را کار کرد. در لابی سالن، نظرات ارائه شده برای پتیشن اینترنتی باهمستان به همراه محلهایی برای نظردهی نصب شد تا بستر مناسبی برای مشارکت فعالتر حاضران را فراهم سازد.
«پژوهشکده فرهنگ و هنر و معماری» و «مجمع حق بر شهر باهمستان» چهارشنبه آخر هر ماه، سلسله نشستهای مدنی حق بر شهر را برگزار میکند. هدف از برگزاری این نشستها، بحث نظری پیرامون مفهوم «حق بر شهر» در پیوند با مسائل روزمره و موضوعات روز شهری در ایران و ایجاد فضای گفتگو بین نظریهپردازان، متخصصان، مدیران و کنشگران شهری، نمایندگان مردم در شهر و روزنامهنگاران است. اولین نشست از این سری نشست ها، در روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ماه امسال در پژوهشکده فرهنگ و هنر و معماری برگزار شد. در این نشست زیر گذر عابر پیاده در چهارراه ولیعصر مورد نقد و بررسی قرار گرفت و عارف اقوامی مقدم درباره مفهوم حق بر شهر، سیدمهدی معینی درباره حق عابران پیاده در سطح شهر سخنرانی کردند. همچنین، میزگردی با حضور سخنرانان، علی رنجیپور سردبیر ماهنامه نمایه تهران و نمایندهای از شهرداری منطقه ۶ تهران با موضوع بررسی زیرگذر عابرپیاده در چهارراه ولیعصر برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مدیر گروه معماری و منظر شهری پژوهشکده از حاضران در نشست تشکر کرد و تاکید کرد که تیم پژوهشکده هیچ انتفاعی از این نشستها نمیبرد، اما با ژرفاندیشی مدیر پژوهشکده توانستند شرایط برگزاری این سلسله نشستها را فراهم کنند. در ادامه، علی طیبی، عضو هیئت مدیره باهمستان، به ارائه توضیح مختصری درباره این نهاد مردمی و غیر دولتی پرداخت. او تاکید کرد که هدف اصلی باهمستان، موضوعات و گروههای به حاشیه رانده شده در فرآیندهای توسعه شهری است. طیبی در ادامه از چندین پروژه باهمستان در راستای اهداف یاد شده نام برد که از آن میان میتوان به پروژههای کوچه بهتر و شهری امن برای کودکان اشاره کرد. او تاکید کرد که این نشستها از ابتدا با همکاری پژوهشکده با این محوریت مطرح شد که علاوه بر کنشگری اجتماعی، ما میتوانیم روی سیاستها و تصمیمها ازطریق تعامل نظریهپردازها، متخصصها، نمایندهها و تصمیمگیران و سیاستگذاران تأثیر بگذاریم.
در ادامه نشست عارف اقوامی، مترجم کتابهایی با محوریت موضوعات شهری، به سخنرانی درباره مسئله حق شهر پرداخت. او در سخنرانیاش بر دو نکته تاکید کرد. اول آن که در استفاده از واژه حق شهر باید به این نکته توجه شود که شهر یک مکان ساخته شده به دست بشر است و بر همین اساس، باید بر احساس از خودبیگانگی که ریشه در تقسیم کار دارد و ناخویشمندی در قبال شهر و این تصور اشتباه که قوانین شهری، ورای شهروندان هستند غلبه کرد. اقوامی ادامه داد: سومین نکته غلبه بر ایدئولوژیها و آگاهیهای کاذب است. دانش شهرسازی سعی میکند دریچههای نهان را به روی شهروندان باز کند، در حالی که وظیفه اصلی دانش شهرسازی، توضیح مفهوم شهر برای عموم مردم است و همین امر سبب ایجاد یک آگاهی کاذب میان افراد میشود که باید با آن مبارزه کرد. او تاکید کرد که ما در حق بر شهر باید از تقلیلگرایی فاصله بگیریم و به دنبال یک اومانیسم جدید باشیم، نه اومانیسمی که بورژوازی تفویض کرده است.
اقوامی در ادامه درباره خاستگاه پیدایش حق بر شهر گفت: واضع حق بر شهر هانری لوفور بوده و این مفهوم، تقریباً در اواسط دهه ۶۰ در قرن گذشته مطرح شد. او ادامه داد: برای اینکه حق بر شهر در جغرافیای تاریخیش فهمیده شود، باید به شرایطی که دولت رفاه حاکم بود برگردیم و زمانی را ببینیم که سازماندهی طبقه کارگر و قدرت چانهزنی بالایی که در صنعت فوردی داشت، باعث شده بود دولت و طبقه سرمایهدار در مقابل مطالبات اقشار فرودست اجتماعی کمی عقبنشینی کنند. بر همین اساس، حق شهر زمانی مطرح شد که مطالباتی در راستای حاکمیت انسان بر شهر و نه شهر بر انسان، مطرح شد.
او در پایان سخنانش تاکید کرد که حق بر شهر حق تحول و تغییر فنی نیست و گفت: حق بر شهر به این معناست که در مدیریت مازادی که در شهر وجود دارد و در تولید هزینه میشود شرکت کنیم. به زبان دیگر، مطالبه ما در چارچوب حق بر شهر نباید به فلان پل یا فلان زیرگذر محدود شود و باید خواستار موقعیت سیاسی شهر و مدیریت مازادی باشیم که ازطریق مکانیزمهای بوروکراتیک توزیع میشود.
در ادامه این نشست، سید مهدی معینی به سخنرانی درباره حق عابران پیاده در سطح شهر پرداخت. او در این باره گفت: در مورد پیادهها تقریباً یک توافق عمومی وجود دارد که عابرین پیاده در شهر در اولویتند و حق استفاده از شهر را دارند، اما در مدیریت شهری ما، این مسئله یک پارادوکس بزرگ است. او با انتقاد از این مسئله که مدیران خودروسازی سایپا و ایران خودرو را متهمان آلودگی هوا میدانند گفت: باید از مدیران خودروسازی خواست که خودروی پاک تحویل جامعه بدهند، اما تعدادش را نمیتوان برایشان تعیین کرد. زیرا آنها باید تولید بیشتری بکنند که منافعشان را ماکزیمایز کنند.
معینی در ادامه از نامتوازن بودن کاربریهای شهری و توزیع جغرافیایی آن در سطح شهر انتقاد کرد و گفت: شهرداری با تعریض اتوبانها و خیابانها در واقع اقداماتی را برای افزایش سرعت خودروها انجام میدهد و از سوی دیگر، سرعتگیرهایی را برای کاهش سرعت خودروها در نظر میگیرد. او ادامه داد: زمانی که خیابانها را عریض میکنند و سرعت اتوموبیلها را افزایش میدهند، پلهای عابری را احداث میکنند که باعث میشود عابران دیگر همسطح خیابان نباشند و چون از آن استقبال نمیشود، راهکار اشتباه دیگری که همان احداث پلهبرقی برای این پلهاست انجام میشود و این الگو تا دورترین نقاط شهری پیش میرود. معینی تاکید کرد که هنگامی که از پیاده صحبت میکنیم باید این مفهوم رو در ذهن داشته باشیم که روابط اجتماعی و تعاملات اجتماعی صد در صد توسط پیادهها و در حرکت پیادهها تبیین پیدا میکند. او ادامه داد: در نظام حملونقل برای حملونقل عمومی و استفاده از آن و وسیله شخصی، در دنیا سهم مشخصی قائلند و به همین دلیل، ترجیح میدهند که سهم عابر پیاده را با تشویق آنها افزایش دهند و این امر بر عهده میدیریت شهری است که شهر را به گونهای طراحی کند که سهم عابران پیاده از نظام حملونقل افزایش پیدا کند.
او در پایان تاکید کرد که عدالت اجتماعی در شهر، بدون درنظرگرفتن حقی که به همه ما مربوط میشود و آن حق عبور و مرور ایمن عابر پیاده است، محقق نمیشود. زمانی که از عدالت اجتماعی صحبت میکنیم باز اینجا مراد ما بحث دسترسی عابر پباده به منابع، از جمله حملونقل عمومی و دسترسیهای گوناگونی است که در سطح شهر مورد نیاز است.
پس از سخنرانی معینی، در ادامه نشست، میزگردی با حضور علی رنجیپور سردبیر ماهنامه نمایه تهران، عارف اقوامی، سیدمهدی معینی و مشاور اجرای زیرگذر چهارراه ولیعصر و نماینده شهرداری منطقه ۶ برگزار شد. در این میزگرد که علی طیبی از باهمستان، مجری آن بود، در ابتدا از نماینده شهرداری منطقه ۶ درباره این که زیرگذر عابر پیاده چهارراه ولیعصر راه حل چه مسئلهای بود، پرسید. مشاور اجرای زیرگذر چهارراه ولیعصر و نماینده شهرداری منطقه ۶ در این باره گفت: طبق آمارگیری که شده بود در ساعت پیک عبور و مرور حدود ۱۴۵۰۰ نفر عابر پیاده و ۵۹۰۰ خودرو و ۲۶۰ اتوبوس از این چهارراه عبور میکردند و این مسئله باعث بروز گره ترافیکی میشد. جداری ادامه داد: برای رفع گره ترافیکی، طرحهای مختلفی مورد بحث قرار گرفت، ازجمله اینکه روگذر زده شود و یا پلهبرقی و پلهوایی گذاشته شود و یا اینکه ماشینها بروند زیر و زیرگذر ماشینرو زده شود و همه این طرحها بررسی شد و هر کدام بنا به دلایلی رد شد. او درباره این دلایل گفت: از جمله دلایلی که پل و پل روگذر عابر پیاده زده نشد بهخاطر بحث تئاتر شهر بود که ثبت جهانی بود و اجازه ندادند و اگر چنین اتفاقی میافتاد احتمال اینکه از ثبت جهانی حذف شود وجود داشت و زیرگذر ماشینرو نیز احداث نشد زیرا حجم عظیمی از تأسیسات شهری در این چهارراه وجود داشت و آب شرق و قسمتی از جنوب تهران از این چهارراه عبور میکرد و با توجه به این موارد به این فکر افتادیم که می توانیم عابر پیاده را به یک روش آسان و ایمن از پایین عبور بدهیم و این شد که فلسفه زیرگذر عابر پیاده ایجاد شد. در ادامه طیبی سوال دیگری را با این مضمون که گره ترافیکی چهارراه ولیعصر از چه زمانی به وجود آمده است مطرح کرد و گفت: آیا قرارگیری ایستگاههای BRT در وسط چهارراه در یک تقاطع اصلی شهری مطابق اصول شهرسازی و حملونقل و ترافیک است و این مسئله تأثیری در بهوجود آمدن گره ترافیکی چهارراه دارد یا خیر. جداری در پاسخ به این سوال گفت: رشته تخصصی من عمران و خاک و پی است و در معماری یا مفاهیم شهرسازی تخصص ندارم، اما مطمئناً وجود BRT ها وسط چهارراه میتواند یکی از عوامل بروز گره ترافیکی باشد.
در ادامه این میزگرد، طیبی از علی رنجیپور، سردبیر نشریه نمایه تهران خواست تا تأثیر زیرگذر بر فضای شهری را مورد بررسی قرار دهد. رنجی پور در این باره گفت: لطمهای که زیرگذر چهارراه ولیعصر به فضای عمومی شهری میزند به نظر من لطمه بزرگی است و مسالهای که ما در تهران با آن روبرو هستیم، فقر فضای عمومی است و ما در تهران فضایی را نداریم که بتوانیم در آن اجتماعی داشته باشیم و یا حرکت پیاده زیادی وجود داشته باشد. او ادامه داد: چهارراه ولیعصر، نقطه ثقل تهران است و بیشترین تردد غربی ـ شرقی در این چهارراه وجود دارد و درواقع طولانیترین محور غربی ـ شرقی بهصورت خیابان در این چهارراه وجود دارد و از همه مهمتر اینکه چهارراه ولیعصر جایی است که مقصد بسیاری از سفرهای شهری است و چندین دانشگاه، مرکز خرید و تئاتر شهر در جوار آن وجود دارد و به همین دلیل، چهارراه ولیعصر میتواند بهعنوان یک فرصت برای تقویت فضای عمومی دیده شود و فضایی باشد که در آنجا بتوان تعاملات اجتماعی بسیاری برقرار کرد و قطعا فرستادن عابران پیاده به زیر خیابان، قطع ارتباط بصری دو طرف، از چهار طرف چهارراه است. در ادامه مجری میزگرد از سیدمهدی معینی خواست که تعریفی از عابر پیاده ارائه دهد و درباره این مسئله که آیا حقوق سالمندان، معلولان و گروههای مختلف دیگر در مسئله چهارراه ولیعصر دیده شده یا خیر به صحبت بپردازد. معینی درباره تعریف عابر پیاده گفت: طبق تعریفی که در فرهنگ آکسفورد ارائه می شود، عابر پیاده به کسی گفته میشود که میتواند بهوسیله دست یا پاهای خودش یا با عصا یا وسیله دیگری روی دو پا راه برود و تنها راه رفتن نیست، بلکه نشستن، صحبت کردن، دیدن، استراحت کردن و خوردن شامل حرکت عابر پیاده میشود. من فکر میکنم جامعهشناسی شهری، مطالعات مردمی و روابطی که بین مردم در ارتباط با شهر و ساختار حق آنها بر شهر وجود دارد را اصلاً نادیده میگیریم و جا دارد که در شروع این نوع پروژههای به این بزرگی آنها را وارد عمل کنیم.
در ادامه، طیبی میزگرد را با این سوال از عارف اقوامی ادامه داد که آیا زیرگذر چهارراه ولیعصر می تواند هدف میلیتاریزه کردن فضا را در خود داشته باشد یا خیر. اقوامی در پاسخ به این سوال گفت: من به پدیدهای مثل پدیده زیرگذر به شکل یک پدیده خنثی نگاه میکنم و فکر میکنم نمیتوان هیچ چهتگیری را برایش - چه در سرکوب و یا چه در عکسش- تصور کرد و برای من پدیدههایی مثل پدیده زیرگذر، روگذر، یا در دستور کار مطالبات حق بر شهر قرار ندارند یا پدیدهای خنثی هستند. او ادامه داد: اما به نظر من این تصور سرکوبگرایانه است که ما هزینههایی بکنیم و به جای خلق انسان شهری، انسان شهری را به همان چیزی که لوفور میگوید، یعنی به تماشاگر تبدیلش کنیم که بگوید فلان شهردار عجب پلی و یا عجب بزرگراه دو طبقهای در دوران خودش ساخته است. در ادامه طیبی از نماینده شهرداری منطقه ۶ خواست تا به این سوال پاسخ دهد که آیا بررسی درباره احداث زیرگذر در اتاقهای بسته انجام شده یا راهی برای مشارکت هم وجود داشته است. جداری در این باره گفت: زمانی که احداث زیرگذر تصویب شد مسئولین تئاتر شهر و مسئولین فرهنگی شهرداری جلساتی را با یکدیگر داشتند که نتیجه آن، ایجاد فضاهای داخلی زیرگذر برای برگزاری نمایشگاههای عکس، نقاشی و تابلو و همچنین، فضاهایی برای برگزاری جلسات بود. او ادامه داد: همچنین، زیرگذر برای موقعیتهای مختلف از جمله آتشسوزی، ترافیک و ترافیک مترو تست شده و تمامی امکانات لازم برای مواجهه با این موقعیتها در آن تعبیه شده است.
در ادامه یکی از حضار حاضر در نشست بار دیگر سوال امکانات دسترسی معلولان را تکرار کرد و جداری در پاسخ به این سوال گفت: دو دستگاه آسانسور از شمال شرقی به جنوب غربی برای معلولان در نظر گرفته شده است و متاسفانه امکان احداث آسانسور در ضلع شمال غربی را نداشتیم. او ادامه داد: درهای سمت شمال شرقی و در سمت جنوب غربی دو دستگاه آسانسور برای رفت و آمد مردم دیده شده و دلیل این که در شمال غربی ایجاد نشد، به خاطر تأسیسات و معارضین بسیار زیادی بود که وجود داشت و قابل جابجایی نبود و در جنوب شرقی هم این اتفاق نیفتاد، زیرا اجازه ندادند که آسانسوری وسط محدوده پارک دانشجو بالا بیاید. سوال بعدی که از سوی حضار مطرح شد، درباره جمله شهردار تهران در زمان افتتاح زیرگذر بود که اعلام کرده بود این زیرگذر محل خاطرهسازی میشود. علی رنجیپور در این باره گفت: تهران در حال حاضر نیاز به آرامش دارد و نیاز دارد که در آن هیچ عملیات ساختوسازی انجام نشود و برای مدتی شهر به حال خودش گذاشته شود و در غیر این صورت هیچ زیرگذری خاطرهساز نمیشود.
در پایان این نشست یکی از حضار با اشاره به کتاب برنامهریزی در حوزه عمومی که اقوامی آن را ترجمه کرده است گفت: برنامهریزی که پدیده سیاسی را به پدیده فنی تقلیل بدهد از ساحت برنامهریزی خارج شده و این بحث مطرح میشود که اگر مسئله سیاسی به مسئله فنی تقلیل پیدا کند، ما خواسته یا ناخواسته در خدمت قدرت مسلط هستیم. اقوامی با تایید این سخنان در این باره گفت: هزینهای که در زیرساختها میشود باعث شده که منابعی که میتواند در فرایند تولید، بازتولید و خودافزایی داشته باشد و سرمایه را جذب کند از بین برود. اصولا شهرداری تهران با گردش سرمایه سروکار دارد و اگر پروژهای برایش پولساز شود، آن را اجرا میکند.