باهمستان اولین مدرسه تابستان خود را با موضوع «گفتارهایی پیرامون مساله مسکن در ایران» شهریور ماه ۱۳۹۹ با حضور و ارائه اعظم خاتم، ایمان واقفی، فردین یزدانی و علی طیبی در طول چهار روز برگزار کرد و در پنل روز پنجم با حضور سخنرانها و شرکتکنندگان مدرسه به بحث و گفتگو پیرامون مسکن و کنشگری پرداخت.
شهر به طور فزایندهای برای بیشتر مردم غیرقابل سکونت شده است. هزینهها برخالاف کاهش درآمدها رو به افزایش است. کمبود مسکن ارزانقیمت، اجارهنشینی، بیرونراندن مستاجران با افزایش فشار و در نهایت بیخانمانی زمینههای یک بحران غیر قابل انکار را فراهم کرده است؛ بحرانی که جمعیت انبوهی از بیصدایان را در کام کشیده و شهر را در آستانه فروپاشی قرار داده است. مسئله این است که «مسکن»، این حق اساسی، روز به روز در حال ازدسترفتن است.
در مدرسه تابستانی در فرصتی هرچند کوتاه تلاش کردیم ریشههای بحران مسکن را بکاوییم. میخواستیم بدانیم چه قدرتی مردم را از خانهها میراند؟ به بازپسگیری حق مسکن و به واسطه آن حق بر شهر اندیشیدیم و از بدیل شرایط کنونی شنیدیم. همچنین به نقش کنشگری در ایجاد و افزایش مقاومت پرداختیم. چگونگی مطالبه برای عدالت مسکن را به بحث گذاشتیم که چطور میتواند پیشران بدیلی برای دستیابی به عدالت مسکن باشد؟
این مدرسه پانزدهم تا نوزدهم شهریور برگزار شد و سخنرانان با موضوعات اعلامی زیر در این چند روز به ارائه مطالب خود پرداختند.
اعظم خاتم
بحران مسکن بحرانی جهانی است، به این معنا که شهروندان در اغلب شهرهای بزرگ جهان، شکلی از کمبود فضا یا گرانی یا عدم شهریت محیط مسکونی را تجربه میکنند. اما برخی از شهرها توانستهاند از این بحران دور بمانند. علل و اشکال بروز این بحران به ساختارهای اقتصادی اجتماعی و رژیم مسکن آنها وابسته است. منظور ما از رژیم مسکن این است که فرآیندهای تولید و استفاده از مسکن با مداخله کدام بازیگران، تحت چه قواعدی و در متن چه جوامعی شکل گرفته و تغیر یافته است. افزایش قیمت مسکن درایران هم در مقیاس جهانی هم در قیاس با شهرهای بزرگ منطقه خاورمیانه، شدتی غیر متعارف دارد. ما در این بحث به علل نامتعارف بودن بحران مسکن در ایران میپردازیم و آنرا با ترکیه و مصر قیاس میکنیم که هر دو اشکال خفیفتری از این بحران را تجربه میکنند. عوامل سوداگری درمستغلات وگرایش به تولید مسکن لوکس، تغیر حقوق مالکیتی زمینداران شهری، گذار به تولید بزرگ مقیاس و تغیر سازندههای اصلی، و مقرراتزدایی از بازار رهن واجاره محورهای اصلی مقایسه تهران، استانبول و قاهره با توجه به رژیمهای متفاوت مسکن در این سه کشوراست.
فردین یزدانی
در دوران پس از انقلاب، دولتها بنا به ملاحظات اقتصادی و سیاسی سیاستهای بسیار متفاوتی را در عرصه مسکن و تامین سرپناه اتخاذ کردهاند. در حقیقت میتوان گفت که نظام سیاستگزاری مسکن در عرصه عمل بیشتر از آنکه در یک سیر تکاملی حرکت کرده باشد، دچار چرخش ادواری شده است. اما در این دور سیاستگزاری یک عنصر مشترک بوده است و آن بیتوجهی به لایههای پایین درآمدی و توجه خاص به لایههای متوسط. شاید همین خصلت را بتوان ریشه عدم توجه به سیاستگزاری در عرصه بازار اجاره تلقی کرد.
علی طیبی
در این گفتار با نگاه انتقادی به تجربه کنشگری در حوزه مسکن در ایران و جهان و تفاوت و ارتباط آن با تجاربِ مقاومت و مبارزه در این حوزه به بررسی گونهها، ابزارها، و چالشهای کنشگری حقِ مسکن میپردازیم.
ایمان واقفی
از حمله بنیاد مستضعفان به روستای ابوالفضل تا تخریب خانههای دهونک، از باستیهیلزهای لواسان تا ۱۰، ۱۲ میلیون نفر ساکن در سکونتگاههای غیررسمی، از ۵/۲ میلیون خانه خالی تا عبور متوسط قیمت خانه از متری ۴۵ میلیون تومان در شمال تهران؛ مسئله مسکن امروز چنان خود را بر زندگی روزمره ما تحمیل کرده است که دیگر واگذاری آن به «دستهای نامرئی بازار» به شوخی میماند. حدود ۱۵۰ سال پیش، شاید برای نخستین بار، انگلس از «مسئله مسکن» نوشت. انگلس این پرسش را به میان کشید: چرا وضعیت مسکن طبقات کارگر اینقدر اسفناک است؟ حالا بعد از گذشت یک قرن و نیم با فراز و فرودها و تفاوتهای تاریخیـجغرافیایی ایران این پرسش را از نو مطرح میکنیم. در این ارائه سیر تطور مسئله مسکن را از نقطه آغازش در اوایل قرن ۱۳ شمسی تا به امروز پی میگیریم. سعی میکنم با فاصلهگیری از خوانشهای مرسوم، از روزن اقتصادسیاسی مسئله مسکن را دورهبندی و ویژگیهای هر دوره را آشکار کنم. ورای گسستهایی که هر دوره را از دورههای پیش و پساش متمایز میکند، بر پیوستار تاریخی مسئله مسکن در یک سدهی اخیر نیز تاکید میکنم. بر این بستر نشان خواهم داد مسئله مسکن نه موضوعی «فنی و تخصصی» که مسئلهای اجتماعیست.