ناکارآمدی نهادهای متولی رسیدگی به بحران نکته جدیدی نیست، در گذشته در بحران‌هایی با وسعت کمتر هم شاهد این ماجرا بودیم. در هر بحران کوچک و بزرگ، به موازات تلاش گروهی نیروهای امدادیِ از جان گذشته، کمبود امکانات و فناوری‌های روزآمد، و نیز تلاش مسئولانی خرد و بزرگ جهتِ ساختنِ پلکانی از آن بحران برای مقاصد سیاسی خود، آنچه لااقل در افواه عمومی بدان پرداخته می‌شَود ناکارآمدی در مدیریت بحران و ارائه خدمات مناسب به آسیب‌دیدگان است.

با این مقدمه، در مواجهه با بحرانی به فراگیری کرونا جمله این موارد با شدت بیشتری رخ نموده است. در این میان ناکارآمدی نهادهای مسئول و ناتوانی در کنترل شیوع بیماری بار آن را بر دوش کادر درمانی انداخته، در شرایطی که در فقدان برنامه منسجم برای کنترل این شیوع و افزایش روزافزون آمار بیماران، که در آمارهای رسمی هر روز بیش از هزار نفر به آن اضافه می‌شود، هرگز هیچ سیستم درمانی از پس امکان بستری این تعداد بیمار برنخواهد آمد، چه برسد به تامین نیازهای پزشکی و پرستاری آنان (خستگی و فرسایش جسمی و روانی نیروهای درمانی را هم باید به این موضوع افزود). به عبارتی مهار یک اپیدمی نه درگرو ارائه خدمات پزشکی که متکی بر مدیریت درست برای مهار شیوع است تا در پی کنترل رشد تصاعدی و دفعی بیماری و جلوگیری از فرا رفتن تعداد بیماران از ظرفیت سیستم درمان کشور، آنگاه کادر درمان بتوانند خدمات مورد نیاز را ارائه دهند.

در چنین شرایطی یکی از گزینه‌هایی که همچون بسیاری از بحران‌ها به کار پر کردن خلا اقدامات مورد نیاز می‌آید، حضور داوطلبانه و خودجوش نیروها و گروه‌های مردمی و نهادهای مدنی است. این توان خرد برآمده از اجتماع‌های مردمی نیاز به زمینه‌هایی دارد که باید پیش از وقوع بحران مهیا شده باشد تا بشود نتایج امکاناتش را در چنین روزهایی مشاهده کرد. چشم‌ امید داشتن به بسترسازی و بسترگشایی از جانب مدیریت کلان که در مناسبات قدرت و ثروت جز برای تبلیغ و در حد عناوینی مثل «برنامه‌های مشارکتی» و … جایی برای مشارکت ساکنان شهر و مداخله آن‌ها در امور نمی‌بیند، راه عبث پیمودن است. ساخت این بستر و تصاحب فضاهایی که از این گروه‌ها دریغ شده هم خود بخشی از نقشه راه فعالیت انان خواهد بود و حالا بروز بحران شیوع کرونا محملیست تا بتوان جرقه‌های درخشانی از توان اجتماع را به مشاهده نشست. در شرایطی که در وضعیت ناخوشایند اعتماد اجتماعی و اعتماد نهادی به نظر می‌آمد کرونا با اتمیزه کردن افراد و دور نمودن آنها و شکستنِ جمع‌ها میخ‌های آخر تابوت اجتماع در حال زوال ما باشد، از دل خاکستر این آتش اینجا و آنجا ققنوس‌هایی در حال رشد و نمو است که همچنان که از یک حرکت اصیل مردمی انتظار می‌رود بار تمام مراحل اطلاع‌رسانی، تبلیغ، اقناع افراد برای رعایت شماری اصول بهداشت فردی و جمعی و حتی ارائه خدمات بهداشتی، اجتماعی و … را بسیار موفق‌تر از نهادهای متولی مدیریت بحران بر دوش می‌کشند.

یکی از این گروه‌های مردمی در منطقه‌ای فعالیت می‌کند که باهمستان هم چهار سال است در آن فعالیت محلی‌اش را پیگیری می‌کند. رسانه محلی «فلاح اوشاخلاری» که از سال‌ها پیش به عنوان رسانه‌ای پر قدرت در سطح منطقه ۱۷ به انعکاس و پیگیری مسائل اهالی این محله می‌پرداخته، از اولین روزهای بروز این مشکل نیز با تمام توان به اطلاع‌رسانی در مورد پیشگیری از انتقال کرونا پرداخت؛ و پس از آن هم در تامین مایحتاج اهالی و ضدعفونی بخش‌های زیادی از منطقه با کمک نیروهای بومی نقشی پررنگ بازی کرد. به همین مناسبت با سردبیر این رسانه، آقای مهدی ثنایی، مصاحبه‌ای ترتیب دادیم تا بیشتر در جریان فعالیت‌های قبلی و کنونی آن‌ها و نحوه انجام اقداماتشان قرار بگیریم.

اگر بخواهیم از شروع به کارتان آغاز کنیم، بفرمایید «فلاح اوشاخلاری» از چه سالی فعالیتش را شروع کرد و ایده شروع این کار از کجا شکل گرفت؟ این احساس نیاز از کجا بود؟

فلاح اوشاخلاری تقریبا ۵ سال پیش شروع به کار کرد، نگاه ما این بود که بتوانیم یک رسانه محلی، به عنوان یکی از اولین موارد از این نوع رسانه‌ها، در شهر تهران ایجاد کنیم؛ و این اتفاق در منطقه ۱۷ الگویی باشد از یک مجموعه محلی که می‌تواند در موضوعات مختلف اعم از ارائه مشکلات و مطالبات و نیز هدایت رویدادهای فرهنگی و اجتماعی صدای رسای یک محله باشد و حتی به تربیت آدم‌های فرهنگی و اجتماعی بپردازد. تا الان هم در این مسیر به نظرم موفق بوده.

آیا برای این کار نمونه‌ای یا الگویی داشتید؟

نه. واقعا تا آن روز هیچ نمونه‌ای ندیده بودیم. البته چرا، شنیده بودیم که در ایالات متحده رسانه‌های محلی‌ای وجود دارند که آن‌ها هم بیشتر شنیداری‌اند. ولی ما در منطقه ۱۷ تهران با توجه به ویژگی‌های این منطقه که یک منطقه مذهبی است و گروه‌های مختلف و حتی قدرت‌های مختلف محلی وجود داشتند، شرایط خاص خودمان را داشتیم. ما سعی کردیم رسانه‌ای باشیم ماورای تمام این قدرت‌ها و موضوعاتی که در محله و منطقه مطرح است و بستری برای مردم منطقه فراهم کنیم که آن چیزی که باید و شاید را به گوش مسئولین برسانند.

مسائل مالی فلاح اوشاخلاری چطور مدیریت می‌شود و شیوه تامین مالی این رسانه چگونه است؟

ما نگاهمان اصلا نگاه سرمایه‌گذاری و کسب درآمد از این فضا نبود. در این خصوص که هزینه‌های این کار ازکجا تامین می‌شود، ما همان روز اول بستری برای تبلیغات فراهم کردیم که کسبه بتوانند به واسطه این رسانه محلی خودشان را به اهالی منطقه ۱۷ معرفی کنند و تنها مسیری که در فلاح اوشاخلاری توانست ما را به لحاظ مالی تامین کند، همین فضای تبلیغاتی بود. یعنی جز از مجرای تبلیغات هیچ عایدی مالی‌ای از هیچ نهاد و جایی نداریم.

نیروهایی که برای فلاح اوشاخلاری در تهیه مطالب و گزارش‌ها و از این قبیل کار می‌کنند به چه صورت هستند؟ ما چند بار که در جریان این گزارش‌گرفتن‌های شما بودیم، می‌دیدیم که جوانان و نوجوانان محله کار عکاسی و فیلمبرداری گزارش‌ها را انجام می‌دهند؛ و خیلی هم حرفه‌ای کارشان را انجام می‌دادند. این افراد چطور شناسایی شدند و آیا به آن‌ها آموزشی داده شده؟

واقعیت این است که یکی از مسائلی که ما از همان ابتدا در فلاح اوشاخلاری برای فعالیت‌مان تعریف کردیم این است که رسانه فلاح اوشاخلاری مسیری باشد برای معرفی و رشد استعدادهایی که در منطقه ۱۷ وجود دارند؛ اعم از استعدادهای فرهنگی، ورزشی، مذهبی یا کسانی که مثلا به هنر موسیقی علاقه دارند. حتی ما در فلاح اوشاخلاری شروع کردیم به معرفی هنرمندان زیرزمینی حوزه موسیقی.

یکی از مواردی که خیلی خوب به آن پرداختیم کسانی بودند که در حوزه عکاسی و فیلمبرداری و تدوین، علاقه‌هایی داشتند، اما متاسفانه در منطقه ۱۷ دیده و حمایت نمی‌شدند. بعضا دوربین می‌خواستند و کسی به آن‌ها دوربین نمی‌داد. ما سعی کردیم افرادی را که فکر می‌کنند می‌توانند عکاس خوبی باشند یا می‌توانند آینده خوبی در این زمینه برای خودشان ببینند، دور هم جمع کنیم. خیلی وقت‌ها سراغ جوان‌هایی که سر کوچه‌ها به هر حال درگیر یک سری اتفاقات بودند رفتیم، دوربین دستشان دادیم؛ گفتیم شما عکاس یا خبرنگار فلاح اوشاخلاری باشید. اینگونه توانستیم بر مسیر زندگی بیست سی جوانی که در منطقه ما امکان داشت به سمت آینده مبهمی هدایت شوند، تاثیر بگذاریم و به سمت خبرنگاری و فیلمبرداری و تدوین فیلم هدایتشان کنیم.

اساسا جوانی که دوست داشت سر کوچه بایستد و عربده بزند تا دیده شود، بعد از آن رفت به سمت آنکه دوربین دستش بگیرد تا دیده شود و خودش را به عنوان خبرنگار معرفی کند تا دیده شود. این حتی در نوع لباس پوشیدن آن‌ها هم تاثیر داشت و شاید بعد از آن در محله‌شان با کت و شلوار راه می‌رفت و می‌گفت خبرنگارم؛ و حتی شیوه معاشرت‌ها و رفتارهای اجتماعی‌اش به نوعی عوض شد.

حالا از طرف دیگر، و در مورد موضوعاتی که پوشش می‌دهید، رسانه شما چقدر در جلب توجه نسبت به مسائل و احتمالا مشکلاتی که گزارش می‌کنید تاثیر گذار است؟

ما مدلی را تعریف کردیم به عنوان شهروند-خبرنگار فلاح، و به مردم منطقه ۱۷ گفتیم، شما هر مشکلی، هر مسئله‌ای، یا هر مطالبه‌ای دارید که مسئولان به آن توجه و رسیدگی نمی‌کنند، یا گفته‌اند استشهادیه پر کنید، و یا شما را سراغ ارگان دیگری فرستاد‌ه‌اند، و به نوعی سعی کرده‌اند سنگ قلابتان کنند، بیاید به ما بگویید؛ یا فیلم کوتاه یا عکسی بگیرید و برای ما بفرستید. حتی گفتیم اگر فکر می‌کنید فرستادن عکس و فیلم هزینه اینترنتی دارد، حاضریم برای هر شهروند- خبرنگاری که برای ما عکس و فیلم می‌فرستد شارژ رایگان بدهیم، تا به این سمت برویم که این مطالبات در رسانه منطقه خودمان مطرح و حل شود.

از طرفی با مسئولان منطقه در حوزه‌های مختلف، مثل انتظامی، شهری، ادارات آب و برق و گاز صحبت کردیم که ما مسیری باشیم برای معرفی مطلوب‌تر مطالبات و مشکلات محلی که در منطقه ۱۷ مردم مطرح می‌کنند. در واقع فکر کردیم از طرفی مردم در منطقه ما مشکلات و مطالباتی دارند، از طرف دیگر مسئولین هم غالبا همراه هستند؛ اما متاسفانه یک حلقه گمشده‌ای وجود داشت برای رساندن آن مطالبات به مسئولان. مسئولان هم پذیرفتند که مطالباتی که در کانال ما مطرح می‌شود را در اولویت رسیدگی‌هایشان قرار دهند. تا کنون ۶۱۲ مشکل از مسائل منطقه را در کانال مطرح کردیم. این مشکلات اوایل کوچک بود اما به تدریج تا مسائل جدی‌تر و بزرگ‌تر پیش رفت؛ حتی این مشکلات حاد را هم مسئولان در چند ساعت مجبور شدند که ببینند و یا رسیدگی کنند و یا وعده‌ای برای رسیدگی بدهند. تا کنون این ۶۱۲ مشکل که از طریق شهروندان در فلاح اوشاخلاری منعکس شده، یا حل شده یا در روند حل شدنش تسریع صورت گرفته و یا موضوع در مسیر رسیدگی قرار گرفته است.

به هر حال فکر می‌کنم به واسطه این رسانه مردم دیگر مسئولین منطقه ۱۷ را غریبه نمی‌دانند و فکر می‌کنند هر مشکلی دارند به این واسطه کسی صدایشان را خواهد شنید. در نتیجه آن نارضایتی اجتماعی و نارضایتی‌ای که در بقیه مناطق به واسطه دیده و شنیده‌نشدن وجود دارد در منطقه ما کمتر از مناطق دیگر است.

این خیلی خوب است. در شرایطی که خیلی از مسئولین و ارگان‌ها خودشان را موظف به پاسخگویی نمی‌دانند، این رسانه خیلی از ارگان‌هایی را که خودشان را به نوعی نهاد بالادستی می‌دانند، موظف به پاسخگویی به مردم کرده و به نظرم این خیلی خوب است.

تا به حال شده از طرف نهادها یا مسئولین برای یک پست خاص یا گزارشی گله‌ای از شما شود؟

آره، آره. در منطقه ما، نمی‌دانم چه میشود گفت، متاسفانه یا خوشبختانه، مسئولانی که کارآمد نیستند و نمی‌توانند از پس کارها بر بیایند دل خوشی از ما ندارند. از ما دلگیر می‌شوند و حتی گاهی ما را مورد اذیت هم قرار می‌دهند؛ اما ما دلخور نمی‌شویم چون به راهی که انتخاب کردیم و به مدلی که برای رسانه‌مان انتخاب کردیم ایمان داشتیم و روز به روز هم آن راتوسعه دادیم. ما فلاح اوشاخلاری را در تلگرام شروع کردیم و بعد اینستاگرام و بعد توییتر و کانال سروش و ایتا و حتی مجوز سایت گرفتیم و الان مدل فلاح اوشاخلاری در ۱۸ منطقه دیگه اجرا شده و آن‌ها هم رسانه محلی زده‌اند.

در این روزها و درگیری مردم با شیوع کرونا، فلاح اوشاخلاری چه برنامه‌ای داشته و دارد؟ و چه اقداماتی انجام داده است؟

در ابتدا این را بگویم که فلاح‌ اوشاخلاری در مسیر توسعه خودش به خیرخواهان فلاح رسید. جمعی که با هر کاری، حتی کوچک و در حد رد کردن یک پیرزن از خیابان، دنبال برطرف کردن مسئله‌ای از محله است. به هر حال در این ماجرای کرونا هم با جمعی از این دوستان که نسبت به منطقه ۱۷ دغدغه داریم و همه فکر می‌کنیم منطقه را باید ما با همدیگر بسازیم، دور هم جمع شدیم و هم‌فکری کردیم که در این مسئله چه کارهایی از دستمان بر می‌آید؟

اوایل به سمت اطلاع‌رسانی رفتیم که کرونا شوخی نیست و باید رعایت کنیم. بعد دیدیم نه، در این حوزه ما نتوانستیم پاسخی از کارهایمان بگیریم. سپس به سمت تولید محتوای خودمراقبتی رفتیم، مثلا به میوه‌فروشی‌ها نشان دادیم چطور افراد باید میوه بخرند که احتمال آلودگی کمتر باشد، و یا در مساجد تولید محتوای ویدئویی کردیم و توضیح دادیم هر کس مهر خودش را همراه داشته باشد و از مهر مشترک، یا عبای مشترک و همینطور هر چیز مشترکی که در مساجد وجود دارد استفاده نکنند. بعد از مدتی دیدیم این هم پاسخگوی منطقه ۱۷ نبود.

با دوستانی از جمله آقایان دکتر بخشا، مصیب حسن‌زاده، یوسف مقدم و مجتبی عابدی، بیایان گشت و … تصمیم گرفتیم به سمت پوشش دادن افراد نیازمندی که در این منطقه هستند، مثل افرادی که نمی‌توانند محلول ضدعفونی‌کننده را با قیمتی که الان در بازار دردسترس است بخرند، برویم. قطعا کسی که ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان یا دو میلیون حقوق می‌گیرد نمی‌تواند دویست هزار تومان برای مایع ضدعفونی‌کننده، ماسک و … هزینه کند. منابع آن را تامین کردیم، و از طریق دوستانی در دانشگاه شریف محلول‌های ضدعفونی‌کننده تهیه کردیم. همچنین اسپری تهیه کردیم و در فاز اول ۲۰۰۰ بطری محلول ضدعفونی‌کننده سطوح بین معتمدینی در محله‌ها توزیع کردیم. مطمئن بودیم آن‌ها با شناخت از افراد نیازمند، این بسته‌ها را به دست افراد محق خواهند رساند. با این اتفاق مردم خیلی دلگرم شدند که اینجا هم این اتفاق در حال رخ دادن است و این انسان‌دوستی وجود دارد. در فاز بعدی به همراه ضدعفونی‌کننده سطوح، ژل ضدعفونی کننده دست هم مجددا به تعداد ۲۰۰۰ عدد توزیع کردیم. با توجه به اینکه تعداد افراد نیازمند بیش از چهار هزار نفر بود در فاز سوم ۲۰۰۰ بسته دیگر که این‌بار در کنار آن دو مورد ماسک هم اضافه کرده‌بودیم، در اختیار معتمدان محله قرار دادیم.

بعد از این در اتاق فکر و شورای سیاست‌گذاریمان به این نتیجه رسیدیم که بحران آنقدر جدی است که باید به کف خیابان برویم. برای این کار نیاز به امکانات و تجهیزاتی داشتیم. از طریق آقای حمید محسنی که در وزارت نیرو هستند با آبفای تهران ارتباط گرفتیم که تجهیزات موتوری‌شان را در اختیار ما قرار بدهند. به واسطه آقای ابوالفضل ذبیحیان با آقای مهدی مسکنی و دوستان اردوی جهادی امام رضا ارتباط گرفتیم و از آن‌ها مواد ضدعفونی‌کننده دریافت کردیم. تا الان ۶ روز است که با کمک دو کامیون و مجموعا ده هزار لیتر مایع ضدعفونی‌کننده، معابر پرتردد منطقه را تا ارتفاع ۴ متر ضدعفونی و گندزدایی می‌کنیم. اوایل خود ما هم خیلی امکانات ویژه‌ای نداشتیم، نه گان داشتیم و نه ماسک و دستکش. اما به تدریج توانستیم این امکانات را مهیا کنیم.

در این مسیر درست است که مقاومت‌هایی بود اما تا الان توانستیم خیلی از خیابان‌های اصلی و پررفت و آمد منطقه را پوشش بدهیم. و در این اتفاق که از ۷ شب تا ۴ صبح ادامه دارد هم کسبه و هم شماری از جوانان منطقه همراه ما بودند. امیدواریم به همین ترتیب ادامه پیدا کند و بتوانیم عوارض این بحران در منطقه را در حداقل ممکن نگه داریم.

بسیار ممنون از شما. به شما و همه دوستانتان خسته نباشید می‌گوییم و همچنین از وقتی که گذاشتید و معرفی و توضیحات کاملی که از فعالیت‌هایتان ارائه دادید سپاس‌گزاریم.

.


منطفه ۱۷ منطفه ۱۷ منطفه ۱۷